هر چند این انقلاب فقط متعلق به روحانیون
نیست، و به تمام مردم ایران تعلق دارد، ولی از آنجا که جوانان ما سؤالات
زیادی در مورد روحانیت دارند، و این اندیشه ایجاد شده است که روحانیها بعد
از انقلاب به ثروتی خیره کننده رسیده اند و در حوزه ها خیلی به آنها رسیدگی
می شود، لازم دیدم این مطالب را به نقل از یک روحانی نقل کنم تا شما مردم
عزیز بخوانید. اینها دفاعیاتی از یکی از این متهمینی است
که رفتن به حوزه و پوشیدن لباس روحانیت باعث شده است که نگاه گروهی از
مردم به آنها متفاوت باشد. قضاوت با خود شماست. سعی کنید هیئت منصفه
باانصافی باشید:
مسئولان حوزه اندازه یک صدم لینا نمکی هم تبلیغ رسانه ای نداشته اند. مقام معظم رهبری در قم تأکید کردند که روحانیون باید استقلال مردمی خود را حفظ کنند ولی مردمی که وجوهات خود را برای رشد دین در اختیار مراجع قرار می دهند اطلاعات خوبی ندارند که در حوزه چه می گذرد و طلاب چه فعالیت هایی دارند بعد از مدت ها چندی قبل در گزارش خبری شبکه دوم چند دقیقه ای آیت الله سید احمد خاتمی و کعبی به سئوالات آقای حیدری در این خصوص پاسخ دادند. البته مردم هم کمتر می پرسند برخی به شنیده ها اکتفا می کنند.البته لازم است مبلغان نیز به روشن کردن اذهان در این خصوص لازم است اهتمام بیشتری داشته باشند.
همه طلاب از این وضع ناراحتند که چرا درباره حوزه اطلاعات مردم را افزایش نمی دهند تا نگاه مردم به حوزه واقع بین باشد. طلاب شهرهای مختلف می گویند بسیاری از مردم تصویر روشنی از فعالیت های طلاب ندارند مردم فکر می کنند در حوزه خبری از درس و بحث نیست آنها در حوزه تمرین منبر می کنند.
کاش خدا و امام زمان لطفی کنندو فاصله مردم و روحانیون را به صفر برسانند:
کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی
- متأسفانه برخلاف قدیم مدارس حوزه از بازار و مردم فاصله گرفته است درحالی که نیم نگاهی به حوزه های قدیم و نحوه تعامل خوب مردم وحوزویان مشخص می کند که ماهم نادانسته از مردم با این نوع ساختمان سازی ها فاصله می گیریم. از سویی دیگر فشار زندگی و بی خانمانی و سال های طولانی اجاره نشینی طلاب سبب شده که آنها با شرکت در تعاونی های مربوط به ساخت و ساز از شهر فاصله بگیرند از امر در قم محسوس است...
در آمد طلاب از کجاست
سئوال درباره در آمد طلاب بارها و بارها به شکل مستقیم و غیرمستقیم از طلاب و خانواده های آنها سئوال می شود. اجازه دهید من پاسخی را که برخی از پرسشگران سایت اسک دین داده ام این جا هم نقل کنم.
درآمد طلاب نسبت به نوع فعالیت آنها و سطح مدرک تحصیلی آنها تعریف میشود.بنابراین می توان گفت طلاب در این امر چند دسته اند
1.طلاب محصل و دانش پژوه در آمد شهریه اندک طلبگی
2.: ( حقوق متناسب با سطح مدرک و اشل آموزش عالی و حوزه . البته طلاب با همان مدرک وقتی در حوزه تدریس می کنند حقوق بسیار کمتری از حوزه دریافت می کنند)
3.مراکز پژوهشی مراکز تحقیقی حوزه و دانشگاه:که این امر هم متناسب با مدرک تحصیلی است. که فرقی بین طلبه و غیر طلبه نیست.
4.طلاب منبری ) نسبت به کل طلاب در نظر بگیریم اغلب طلاب از منبر خود درآمد بسیار ناچیزی دریافت میکنند کافی است از مراکز تبلیغی و هیات امنا مساجد به شکل آماری تحقیق شود) برخی تو بوق کرنا می کنند که فلان منبری یک ماه منبر رفت فلان مبلغ کلان را گرفت اولا ما نسبت به جمع طلاب چند نفر منبری معروف داریم دوما این در بین مردم متداول است که از افراد زبده دانشگاهی و حوزوی جایی دعوت می کنند و مقدار خودش می دهند و این نرخ را روحانی مشخص نمی کند. ثانیا اغلب روحانیون و منبریان موفق یک سر دارند هزار سودا. برای مراکز خیریه و... کمک می کنند . وقتی مداح معروفی را دعوت می کنند که یک صدم روحانی معلومات و تلاش علمی ندارد و بسیار بیشتر به او می دهند کسی چیزی نمی گوید. در آخر این که افرادی که به این منبری ها پول می دهند یا آنها را خودشان دعوت می کنند اعتراضی ندارند و با جان ودل دعوت می کنند و هدیه ای به آنها می دهند بقیه که خود پولی نمی دهند اعتراض بیشتری دارند.
5. دستگاه های سیاسی: حقوق از دولت متناسب با تحصیلات و هم عرض غیر روحانیون درآمد دارند.
6.دستگاه قضایی: در این جا هم روحانیون متناسب با تحصیلات و اشل خاص آن جا در آمد دارند که فرقی بین طلبه و غیر طلبه نیست.
7.مال پدری و همسری: طلبه ها از آسمان به زمین نیامده اند آنها هم از همین مردم هستند. هر کسی مانند بقیه مردم ممکن است ارث و مال پدری یا همسری خاص خودش را داشته باشد.
8.کار اداری : برخی از روحانیون در حوزه و یا سازمان های دیگر کار اداری دارند. البته تعداد محدودند.
9. نویسنده: برخی روحانیون نویسنده متکی به خود و برخی از روحانیون نویسنده متکی به مرکز پژوهشی خاصی هستند. البته من بسیاری از روحانیون با ذوق و سلیقه را هم می شناسم که به دلیل نداشتن حمایت های مالی کتاب شعر، داستان ، رمان و کتب در موضوعات مختلف شان گرد غریبی می خورد.
10. کارهای جانبی: در آمد این قسمت با توجه به بازار همان صنف است و مانند بقیه مردم اند(پزشک، هنرمند، نقشه کش، طراح، مداح، متخصص در برنامه نویسی و کامپیوتر، مربی ورزش (شنا، رزمی، وزنه برداری ، کشتی و..)خطاطی، کشاورزی و....) که البته بسیاری از آنها در وقت های اضافی به این امور می پردازند.
همان گونه که دیدیم در حوزه از بخور بخور خبری نیست که نیست
مال پدری
برخی انتظار دارند آن عده از روحانی هایی که وضع مالی خوبی دارد که تعداد شان اندک است،همه مالش را بذل و بخشش کند. شرع هم از آنها چنین نخواسته است. من با این افراد چنین سخن می گویم:
شما روحانی بودید و مال پدری خوبی داشتید چه میکردید؟
فکّر ثم انطق رجاً(فکر کنید و بعد جوابم را بدهید، خواهش می کنم)
اگر شما طلبه بودید و مال پدری خوبی داشتید چه می کردید؟
1. همه را انفاق می کردید
2.در عین برخورداری به مردم فقیر کمک می کردید
3. خوشگذرانی می کردید و عیاشی
به نظر من داستان به این راحتی هم که تصور می شود نیست. هرچند که مکانیزم دفاعی گربه دستش به گوشت نمی رسه میگه بو می ده این جا فعال است: «الگربة لاتصل دسته الی گوشت چرب و نرم تقول پیف پیف یبو اَی(یعنی) بو میدهد»
این عده از طلاب که وضع مالی پدری خوبی دارند هم از دوستان ظلبه خودشان در فشارند و هم از مردم درحالی که من به نظرم اگر طلبه ای مایه داری در خانه و ماشین و لباس و مخارج زندگی مانند عروسی خود را انگشت نما نکند کار حرامی انجام نداده است و لازم نیست زندگی اش را ببخشد. هر کسی متناسب با شأن خود باید مرکب و منزل و امکانات رفاهی داشته باشد.
به نظرم پاسخ بسیاری از شبهات در جواب دادن ما به سؤال بالا بر میگردد.
کمک های دولتی به حوزه
چند سالی در مدرسه معصومیه قم درس میخواندم این مدرسه نسبت به کل مدارس حوزه بزرگ تر و جدید بود. مدرسه گزینش و شرایط خاص خودش را برای پذیرش طلاب داشت وضعیت مدرسه بسیار اسف ناک شده بود. آب انبار مدرسه شکسته بود صبح که بلند شدیم برای نماز متوجه شدیم که کل سرداب که نماز خانه بود را آب گرفته است.بعد از آن آب مدرسه قطع شده بود طلاب برای حمام بیرون از مدرسه می رفتند. گرمای قم بی داد میکرد. بنده نامه ای به مسئول مدرسه نوشتم و به عنوان اعتراض آن را از زیر درب داخل اتاقش انداختم.
در نامه آنها را بی توجه نسبت به مشکلات مدرسه خطاب کرده بودم و زیر آن را امضا کرده بودم. فردای آن روز بلند گوی مدرسه به صدا در آمد بله بلندگو من را می خواست به اتاق مسئول مدرسه رفتم با تبسم به استقبالم آمد( انتظار برخوردی بدی داشتم) با احترام گفت شما هم سن فرزند من هستی و تجربه کافی نداری من می توانم جواب سربالا به شما بدهم و بگویم تو یک جوجه طلبه ای به تو ربطی نداره ولی بگذار درد دلم را برایت بگویم ولی خواهش می کنم این را به بچه های مدرسه نگو. آب انبار مدرسه ترک برداشته دستگاه چیلر نیاز به تعویض داردو...هزینه های مدرسه بالا رفته مدت هاست که شورای مدیریت نتوانسته به مدرسه کمک کند. قبلا هم از این نوع مشکلات داشته ایم که به گوش برخی از افراد خیر تهران رسید و آنها مشکل را رفع کردند ولی الان مشکل جدی داریم. حوزه علمیه آبرو دارد از دولت هزینه ای دریافت نمی کند. بنابراین نمی توانیم به غیر از صبر و توسل کاری کنیم. البته بماند که بعد از این که مسئول مدرسه کمک های مردمی جمع کرد در شورای مدیریت از او خواسته بودند همان پول را برای تعمیر مدارس قدیمی هزینه کنند چون این مدرسه حد اقل شکل و شمایل بدی ندارد.
1- البته قطع شدن آب مدرسه زیاد بد هم نبود چون می رفتیم بیرون آب شیرین می خریدیم و چند روزی دیگه آب شور نمی خوردیم و با آب شور چایی درست نمی کردیم
بابام کمکشو قطع کرده(به آخوندا میرسن)
طلبه ای در مشاوره میگفت مشکلات مالی هم ایام امتحانی تمرکز ممرکز برام نگذاشته شایعات مالی برای طلاب آن قدر چاق و کلت و کلفت شده که بابای من هم باور شده است او که از مشکلاتم خبر داشت ماهانه کمی آذوقه می داد و گاهی کمک مالی ام می کرد جدیدا به من گفت خب حال که وضع تان بهتر شده و به شما می رسند دیگه از کمک خبری نیست و با خنده گفت حالا تونستی تو زیر بال منو بگیر. من هم که تا حالا مانند بسیاری از طلاب با قناعت زندگی می کردم حتی حاضر نشدم توضیح بدهم که آش کی کشک کی؟
نکته: وضع معیشتی طلاب در آینه پژوهش علمی
برای این که با وضع مادی و معیشتی طلاب بیشتر آشنا شویم بهتر است به جای حدسیات و شنیده های بی اساس به پژوهش علمی رجوع کنیم. در این زمینه می توانید به مصاحبه با 38 کارشناس حوزوی رجوع کنیدمنبع:روان شناسی و دین فصل نامه علمی - تخصصی سال دوم شماره 2 تابستان 1388ص 147.
مغالطه رایج( درباره منبری ها)
فردی با من همکلاس بود در مدرسه راهنمایی از 12 تا درس 16 تای آن را تجدید می شد و بالاخره ترک تحصیل کرد میگفت حیف شد نرفتم طلبه بشوم یکی قاضی شده یکی تو دانشگاه تدریس می کنه و...فهم این افراد بسیار پایین است فقط باید یک گوش در باشد و گوش دیگر دروازه.
مغالطه رایج
میگویند به فلان منبری معروف فلان مبلغ پول میدهند باید میرفتیم آخوندو منبری میشدیم من می گویم
عزیز دل انگیز
اولا همه طلاب منبری نیستند و منبری های معروف بسیار محدودند. و اغلب اگر چیزی دریافت میکنند در کارهای خیر خرج میکنند. و ثانیا خطابه یک فن مهم است که با تحصیل و مطالعه زیاد و استعداد و تلاش حاصل میشود. این حکایت مثل این است که بگوییم فلان هنر پیشه در آمد خوبی دارد باید می رفتیم هنر پیشه می شدیم. مثل این که حوزه هنر مثل خمره رنگ رزی است شیرجه می زنی توش و تمام
شغل راحت
معلمی به کودکان راهنمایی علوم تدریس می کرد می گفت آخوندی هم شغل راحتی است. با تعجب گفتم شما یک کتاب علوم به بچه تدریس می کنی شب ها چند ساعت برای درس فردا ی خود مطالعه می کنی؟ یک استاد در حوزه برای درسی که تدرس می کند چندین شرح را مطالعه می کند و اقوال مختلفی را می بیند. در حوزه در هر رشته ای مثل فقه اصول ادبیات درایه تفسیر و...به دلیل پرسشگر بودن طلاب و وسیع بودن ابواب حتما لازم است قبل از تدریس ساعت ها مطالعه کند. از سویی دیگر یک مبلغ هم باید اطلاعات عمومی زیادی درباره تجوید، احکام در زمینه های مختلف( نماز، طهارت، روزه، حج، معاملات و...) تاریخ اسلام، اعتقادات و شبهات روز و..داشته باشد.
تعمیم افراطی درباره آخوندها
گاهی با افرادی مواجه می شوم که با دیدن وضع یک روحانی کار و بار چاق آن را به همه طلاب نسبت می دهند یا اگر ببیند روحانی ای دو زن دارد می گوید همه روحانیون دو زنه هستند. یا اگر روحانی ای بد عمل کرد می گویند همه روحانیون و طلاب بد عمل می کنند
تعمیم افراطی در "علم منطق" نادرست و در "روان شناسی" منبع اضطراب و افسردگی به حساب می آید.
مولوی قلمبه ای نمک بود خدا رحمتش کنه
تعمیم دوستان مرا به یاد جریان با مزه طوطی در داستان حضرت مولانا می کند
از قیاسش خنده آمد خلق را
قیام: دفاعیات یک انقلاب
مسئولان حوزه اندازه یک صدم لینا نمکی هم تبلیغ رسانه ای نداشته اند. مقام معظم رهبری در قم تأکید کردند که روحانیون باید استقلال مردمی خود را حفظ کنند ولی مردمی که وجوهات خود را برای رشد دین در اختیار مراجع قرار می دهند اطلاعات خوبی ندارند که در حوزه چه می گذرد و طلاب چه فعالیت هایی دارند بعد از مدت ها چندی قبل در گزارش خبری شبکه دوم چند دقیقه ای آیت الله سید احمد خاتمی و کعبی به سئوالات آقای حیدری در این خصوص پاسخ دادند. البته مردم هم کمتر می پرسند برخی به شنیده ها اکتفا می کنند.البته لازم است مبلغان نیز به روشن کردن اذهان در این خصوص لازم است اهتمام بیشتری داشته باشند.
همه طلاب از این وضع ناراحتند که چرا درباره حوزه اطلاعات مردم را افزایش نمی دهند تا نگاه مردم به حوزه واقع بین باشد. طلاب شهرهای مختلف می گویند بسیاری از مردم تصویر روشنی از فعالیت های طلاب ندارند مردم فکر می کنند در حوزه خبری از درس و بحث نیست آنها در حوزه تمرین منبر می کنند.
کاش خدا و امام زمان لطفی کنندو فاصله مردم و روحانیون را به صفر برسانند:
کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی
- متأسفانه برخلاف قدیم مدارس حوزه از بازار و مردم فاصله گرفته است درحالی که نیم نگاهی به حوزه های قدیم و نحوه تعامل خوب مردم وحوزویان مشخص می کند که ماهم نادانسته از مردم با این نوع ساختمان سازی ها فاصله می گیریم. از سویی دیگر فشار زندگی و بی خانمانی و سال های طولانی اجاره نشینی طلاب سبب شده که آنها با شرکت در تعاونی های مربوط به ساخت و ساز از شهر فاصله بگیرند از امر در قم محسوس است...
در آمد طلاب از کجاست
سئوال درباره در آمد طلاب بارها و بارها به شکل مستقیم و غیرمستقیم از طلاب و خانواده های آنها سئوال می شود. اجازه دهید من پاسخی را که برخی از پرسشگران سایت اسک دین داده ام این جا هم نقل کنم.
درآمد طلاب نسبت به نوع فعالیت آنها و سطح مدرک تحصیلی آنها تعریف میشود.بنابراین می توان گفت طلاب در این امر چند دسته اند
1.طلاب محصل و دانش پژوه در آمد شهریه اندک طلبگی
2.: ( حقوق متناسب با سطح مدرک و اشل آموزش عالی و حوزه . البته طلاب با همان مدرک وقتی در حوزه تدریس می کنند حقوق بسیار کمتری از حوزه دریافت می کنند)
3.مراکز پژوهشی مراکز تحقیقی حوزه و دانشگاه:که این امر هم متناسب با مدرک تحصیلی است. که فرقی بین طلبه و غیر طلبه نیست.
4.طلاب منبری ) نسبت به کل طلاب در نظر بگیریم اغلب طلاب از منبر خود درآمد بسیار ناچیزی دریافت میکنند کافی است از مراکز تبلیغی و هیات امنا مساجد به شکل آماری تحقیق شود) برخی تو بوق کرنا می کنند که فلان منبری یک ماه منبر رفت فلان مبلغ کلان را گرفت اولا ما نسبت به جمع طلاب چند نفر منبری معروف داریم دوما این در بین مردم متداول است که از افراد زبده دانشگاهی و حوزوی جایی دعوت می کنند و مقدار خودش می دهند و این نرخ را روحانی مشخص نمی کند. ثانیا اغلب روحانیون و منبریان موفق یک سر دارند هزار سودا. برای مراکز خیریه و... کمک می کنند . وقتی مداح معروفی را دعوت می کنند که یک صدم روحانی معلومات و تلاش علمی ندارد و بسیار بیشتر به او می دهند کسی چیزی نمی گوید. در آخر این که افرادی که به این منبری ها پول می دهند یا آنها را خودشان دعوت می کنند اعتراضی ندارند و با جان ودل دعوت می کنند و هدیه ای به آنها می دهند بقیه که خود پولی نمی دهند اعتراض بیشتری دارند.
5. دستگاه های سیاسی: حقوق از دولت متناسب با تحصیلات و هم عرض غیر روحانیون درآمد دارند.
6.دستگاه قضایی: در این جا هم روحانیون متناسب با تحصیلات و اشل خاص آن جا در آمد دارند که فرقی بین طلبه و غیر طلبه نیست.
7.مال پدری و همسری: طلبه ها از آسمان به زمین نیامده اند آنها هم از همین مردم هستند. هر کسی مانند بقیه مردم ممکن است ارث و مال پدری یا همسری خاص خودش را داشته باشد.
8.کار اداری : برخی از روحانیون در حوزه و یا سازمان های دیگر کار اداری دارند. البته تعداد محدودند.
9. نویسنده: برخی روحانیون نویسنده متکی به خود و برخی از روحانیون نویسنده متکی به مرکز پژوهشی خاصی هستند. البته من بسیاری از روحانیون با ذوق و سلیقه را هم می شناسم که به دلیل نداشتن حمایت های مالی کتاب شعر، داستان ، رمان و کتب در موضوعات مختلف شان گرد غریبی می خورد.
10. کارهای جانبی: در آمد این قسمت با توجه به بازار همان صنف است و مانند بقیه مردم اند(پزشک، هنرمند، نقشه کش، طراح، مداح، متخصص در برنامه نویسی و کامپیوتر، مربی ورزش (شنا، رزمی، وزنه برداری ، کشتی و..)خطاطی، کشاورزی و....) که البته بسیاری از آنها در وقت های اضافی به این امور می پردازند.
همان گونه که دیدیم در حوزه از بخور بخور خبری نیست که نیست
مال پدری
برخی انتظار دارند آن عده از روحانی هایی که وضع مالی خوبی دارد که تعداد شان اندک است،همه مالش را بذل و بخشش کند. شرع هم از آنها چنین نخواسته است. من با این افراد چنین سخن می گویم:
شما روحانی بودید و مال پدری خوبی داشتید چه میکردید؟
فکّر ثم انطق رجاً(فکر کنید و بعد جوابم را بدهید، خواهش می کنم)
اگر شما طلبه بودید و مال پدری خوبی داشتید چه می کردید؟
1. همه را انفاق می کردید
2.در عین برخورداری به مردم فقیر کمک می کردید
3. خوشگذرانی می کردید و عیاشی
به نظر من داستان به این راحتی هم که تصور می شود نیست. هرچند که مکانیزم دفاعی گربه دستش به گوشت نمی رسه میگه بو می ده این جا فعال است: «الگربة لاتصل دسته الی گوشت چرب و نرم تقول پیف پیف یبو اَی(یعنی) بو میدهد»
این عده از طلاب که وضع مالی پدری خوبی دارند هم از دوستان ظلبه خودشان در فشارند و هم از مردم درحالی که من به نظرم اگر طلبه ای مایه داری در خانه و ماشین و لباس و مخارج زندگی مانند عروسی خود را انگشت نما نکند کار حرامی انجام نداده است و لازم نیست زندگی اش را ببخشد. هر کسی متناسب با شأن خود باید مرکب و منزل و امکانات رفاهی داشته باشد.
به نظرم پاسخ بسیاری از شبهات در جواب دادن ما به سؤال بالا بر میگردد.
کمک های دولتی به حوزه
چند سالی در مدرسه معصومیه قم درس میخواندم این مدرسه نسبت به کل مدارس حوزه بزرگ تر و جدید بود. مدرسه گزینش و شرایط خاص خودش را برای پذیرش طلاب داشت وضعیت مدرسه بسیار اسف ناک شده بود. آب انبار مدرسه شکسته بود صبح که بلند شدیم برای نماز متوجه شدیم که کل سرداب که نماز خانه بود را آب گرفته است.بعد از آن آب مدرسه قطع شده بود طلاب برای حمام بیرون از مدرسه می رفتند. گرمای قم بی داد میکرد. بنده نامه ای به مسئول مدرسه نوشتم و به عنوان اعتراض آن را از زیر درب داخل اتاقش انداختم.
در نامه آنها را بی توجه نسبت به مشکلات مدرسه خطاب کرده بودم و زیر آن را امضا کرده بودم. فردای آن روز بلند گوی مدرسه به صدا در آمد بله بلندگو من را می خواست به اتاق مسئول مدرسه رفتم با تبسم به استقبالم آمد( انتظار برخوردی بدی داشتم) با احترام گفت شما هم سن فرزند من هستی و تجربه کافی نداری من می توانم جواب سربالا به شما بدهم و بگویم تو یک جوجه طلبه ای به تو ربطی نداره ولی بگذار درد دلم را برایت بگویم ولی خواهش می کنم این را به بچه های مدرسه نگو. آب انبار مدرسه ترک برداشته دستگاه چیلر نیاز به تعویض داردو...هزینه های مدرسه بالا رفته مدت هاست که شورای مدیریت نتوانسته به مدرسه کمک کند. قبلا هم از این نوع مشکلات داشته ایم که به گوش برخی از افراد خیر تهران رسید و آنها مشکل را رفع کردند ولی الان مشکل جدی داریم. حوزه علمیه آبرو دارد از دولت هزینه ای دریافت نمی کند. بنابراین نمی توانیم به غیر از صبر و توسل کاری کنیم. البته بماند که بعد از این که مسئول مدرسه کمک های مردمی جمع کرد در شورای مدیریت از او خواسته بودند همان پول را برای تعمیر مدارس قدیمی هزینه کنند چون این مدرسه حد اقل شکل و شمایل بدی ندارد.
1- البته قطع شدن آب مدرسه زیاد بد هم نبود چون می رفتیم بیرون آب شیرین می خریدیم و چند روزی دیگه آب شور نمی خوردیم و با آب شور چایی درست نمی کردیم
بابام کمکشو قطع کرده(به آخوندا میرسن)
طلبه ای در مشاوره میگفت مشکلات مالی هم ایام امتحانی تمرکز ممرکز برام نگذاشته شایعات مالی برای طلاب آن قدر چاق و کلت و کلفت شده که بابای من هم باور شده است او که از مشکلاتم خبر داشت ماهانه کمی آذوقه می داد و گاهی کمک مالی ام می کرد جدیدا به من گفت خب حال که وضع تان بهتر شده و به شما می رسند دیگه از کمک خبری نیست و با خنده گفت حالا تونستی تو زیر بال منو بگیر. من هم که تا حالا مانند بسیاری از طلاب با قناعت زندگی می کردم حتی حاضر نشدم توضیح بدهم که آش کی کشک کی؟
نکته: وضع معیشتی طلاب در آینه پژوهش علمی
برای این که با وضع مادی و معیشتی طلاب بیشتر آشنا شویم بهتر است به جای حدسیات و شنیده های بی اساس به پژوهش علمی رجوع کنیم. در این زمینه می توانید به مصاحبه با 38 کارشناس حوزوی رجوع کنیدمنبع:روان شناسی و دین فصل نامه علمی - تخصصی سال دوم شماره 2 تابستان 1388ص 147.
مغالطه رایج( درباره منبری ها)
فردی با من همکلاس بود در مدرسه راهنمایی از 12 تا درس 16 تای آن را تجدید می شد و بالاخره ترک تحصیل کرد میگفت حیف شد نرفتم طلبه بشوم یکی قاضی شده یکی تو دانشگاه تدریس می کنه و...فهم این افراد بسیار پایین است فقط باید یک گوش در باشد و گوش دیگر دروازه.
مغالطه رایج
میگویند به فلان منبری معروف فلان مبلغ پول میدهند باید میرفتیم آخوندو منبری میشدیم من می گویم
عزیز دل انگیز
اولا همه طلاب منبری نیستند و منبری های معروف بسیار محدودند. و اغلب اگر چیزی دریافت میکنند در کارهای خیر خرج میکنند. و ثانیا خطابه یک فن مهم است که با تحصیل و مطالعه زیاد و استعداد و تلاش حاصل میشود. این حکایت مثل این است که بگوییم فلان هنر پیشه در آمد خوبی دارد باید می رفتیم هنر پیشه می شدیم. مثل این که حوزه هنر مثل خمره رنگ رزی است شیرجه می زنی توش و تمام
شغل راحت
معلمی به کودکان راهنمایی علوم تدریس می کرد می گفت آخوندی هم شغل راحتی است. با تعجب گفتم شما یک کتاب علوم به بچه تدریس می کنی شب ها چند ساعت برای درس فردا ی خود مطالعه می کنی؟ یک استاد در حوزه برای درسی که تدرس می کند چندین شرح را مطالعه می کند و اقوال مختلفی را می بیند. در حوزه در هر رشته ای مثل فقه اصول ادبیات درایه تفسیر و...به دلیل پرسشگر بودن طلاب و وسیع بودن ابواب حتما لازم است قبل از تدریس ساعت ها مطالعه کند. از سویی دیگر یک مبلغ هم باید اطلاعات عمومی زیادی درباره تجوید، احکام در زمینه های مختلف( نماز، طهارت، روزه، حج، معاملات و...) تاریخ اسلام، اعتقادات و شبهات روز و..داشته باشد.
تعمیم افراطی درباره آخوندها
گاهی با افرادی مواجه می شوم که با دیدن وضع یک روحانی کار و بار چاق آن را به همه طلاب نسبت می دهند یا اگر ببیند روحانی ای دو زن دارد می گوید همه روحانیون دو زنه هستند. یا اگر روحانی ای بد عمل کرد می گویند همه روحانیون و طلاب بد عمل می کنند
تعمیم افراطی در "علم منطق" نادرست و در "روان شناسی" منبع اضطراب و افسردگی به حساب می آید.
مولوی قلمبه ای نمک بود خدا رحمتش کنه
تعمیم دوستان مرا به یاد جریان با مزه طوطی در داستان حضرت مولانا می کند
از قیاسش خنده آمد خلق را
قیام: دفاعیات یک انقلاب