به همان میزان که دهه چهارم انقلاب را باید «دهه پیشرفت و عدالت» نامید باید این دهه را دهه بحران‎‎زایی برای انقلاب نیز دانست که از همان سال‎‎های آغازین این دهه رو به فزونی گذاشته است. شاهد این مدعا تشدید تحریم‎‎ها و اتفاقات پیش و پس از انتخابات 88 در فضای واقع و راه‎اندازی شبکه‎‎های حرفه‎ای تلویزیونی فارسیزبان با جامعه هدف ایرانی در فضای مجاز است.

تلویزیون‎‎های مستقر در اروپا و آمریکا با دسترسی به تکنولو‎ژی و تئوری‎‎های رسانه‎ای روز دنیا و در غفلت یا نبود رقبای ایرانی، توانسته‎اند تاثیری بیش از برآوردها بر مخاطبان داخلی بگذارند. شاید آن‎‎ها بهخوبی این گفته جوزف نای را دریافته‎اند که «فرهنگ می‎تواند یک ابزار قدرت باشد». تهیه مستند‎هایی با کیفیت بصری و محتوایی بالا که بهراحتی ناصواب را ثواب جلوه دهد از این دست تلاش‎هاست.

پهلوی - انقلاب

پهلوی – انقلاب

آنچه گفته شده مقدمه‎ای است برای بررسی مستند شبکه «من و تو» درباره انقلاب اسلامی ایران با عنوان «انقلاب 57» که در بازه زمانی 29 شهریور تا 3 مهر امسال از این شبکه پخش شد و در صفحات پیش رو و پرونده‎ ویژه این شماره پنجره به بررسی جزئی‎تر آن پرداخته‌ایم.

«من و تو» عنوانی صمیمانه و ساده برای یک شبکه تلویزیونی است که در ضمیر ناخودآگاه مخاطب بهراحتی نفوذ کرده و او را با خود همراه می‎کند. این شبکه در ظاهر متعلق به مرجان و کیوان عباسی است ولی در باطن متعلق به فرح پهلوی و مورد حمایت مالی جامعه بهایی و خانم فائقه آتشین (گوگوش) است. من و تو را می‎توان همزاد بی‎بی‌سی فارسی دانست که با تقسیم کاری دقیق، استراتژی‎‎های تدوین شده را با شورای سیاستگذاری تقریبا یکسان پیاده می‎کند.

این شبکه، تاکنون مستند‎های حرفه‎ای «رضاشاه» با موضوع برآمدن و به قدرت رسیدن رضاخان، «از تهران تا قاهره» درباره واپسین روز‎های محمدرضاشاه پهلوی، «37 روز بختیار» نگاهی به زندگی آخرین نخست‎وزیر محمدرضاشاه و «انقلاب ۵۷» با موضوع آخرین سال‎‎های حکومت محمدرضاشاه پهلوی تا اتفاقات پس از انقلاب را ساخته و پخش کرده که از ویژگیهای بارز آن می‎توان استفاده از تصاویر آرشیوی قدرتمند، نریشن متن ساده و در عین حال قوی و نام‎‎های انتخابی ساده و گیرا را نام برد.

همان‎طور که گفته شد، مستند ۵۳۰ دقیقه‎ای «انقلاب ۵۷» در پنج قسمت برای کسانی که آن را دیده‎اند حاوی تصاویر آرشیوی قدرتمند و با کیفیت تصویری بالاست که ترکیبی از فیلم‎‎های بی‎بی‌سی و با توجه به برخی شنیده‌ها آرشیو‎های داخلی است که در غفلت و بی‌توجهی برنامه‌سازان داخلی مورد استفاده شبکه‌های معاند قرار گرفته است. این مستند را می‎توان از چند وجه مورد توجه و تحلیل قرار داد:

‎1) محتوای این فیلم مستند پیوستگی خوبی دارد و از جنس مستند‎های کرونوگرافیک است که با هدف تاثیرگذاری بر مخاطبان کمتر آگاه از تاریخ معاصر، ساخته شده و با کنار هم چیدن وقایع تاریخی، تدوین شده است و به گواه شواهد تاریخی که در ادامه خواهد آمد، این مستند نمی‎تواند مقبول تاریخدان‎‎ها و تاریخخوان‎‎ها باشد. اما بیتردید تاثیر بالایی در ذهن جوانان و نسلهای جدید انقلاب میگذارد.

‎2) در تئوری انقلاب‎‎ها یکی از دستهبندی انقلاب‎‎ها براساس خاستگاه اقتصادی یا فرهنگی آنهاست و آنچه در این مستند برجسته شده، قرائت مارکسیستی و اقتصادی از وقوع انقلاب است که نه تنها با واقعیت سازگاری ندارد، بلکه با نمایههای ارائه شده در مستند که از حکومت شاه، دولتی با شکوفایی اقتصادی بالا می‎سازد هم در تعارض است.

‎3) بررسی تاکتیک‎‎های مورد استفاده در این مستند نیازمند مجال مفصل دیگری است ولی آنچه هویداست و حتی در ذوق مخاطب آگاه می‎زند، تاکتیک‎‎های «حذف» و «پارهحقیقت‎گویی» است و مستندسازان بهوضوح عنصر «چرا» را از تاریخ انقلاب حذف کرده‎اند و مخاطب در انتهای مستند با این چالش روبه‎رو می‎شود که «پس چرا انقلاب کردیم؟»

‎4) آنچه مبرهن است اینکه این مستند برای مخاطبانی ساخته شده که دوران پهلوی را تجربه نکرده‎اند یا دانش آن‎‎ها درباره آن برهه تاریخی کمفروغ است و در سایه روشنی کمسو قرار می‎گیرند که می‎خواهد در تاریکی، واقعیت را نمایش دهد.

آنچه مستند می‎گوید…

الف) امام خمینی (ره) چهره‎ای مستبد است که با فرصت‌طلبی و کنار زدن یساولان دیروز، آن‎‎ها را به حاشیه می‎راند.

ب) منابع مالی امام (ره) در این مستند در سایه‎ای از ابهام قرار دارد و مخاطب (ناآگاه) را درباره وابستگی ایشان به منابع خارجی به تردید میاندازد.

ج) از دید این شبکه حضرت امام (ره) شخصیتی مذبذب است که در جریان سینما رکس و تغییر زمان جلسه دیدار با بختیار، خود را به خوبی نشان می‎دهد.

د) بنیانگذار انقلاب در محاصره ملیـ مذهبیها و ملی‎گراهاست و تا زمانی که تحت تاثیر اطرافیانش قرار نگرفته، ابراهیم یزدی و قطب‎زاده به ایشان نزدیک هستند و در رکاب او و بعد از پیروزی یک به یک حذف میگردند.

ه) سازندگان مستند انقلاب ۵۷ تلاش ویژهای در پررنگ کردن جنبه‎‎های اقتصادی سخنرانی‎‎های امام (ره) دارند (به ویژه در بهشت زهرا) و همان‎طور که گفته شد تلاش می‎کند انقلاب را دارای خاستگاه مارکسیستی و اقتصادی نشان دهد.

و) امام (ره) را، هندی و دارای هویت و اصالتی غیر ایرانی میخوانند درحالی‎که محمدرضاشاه را فردی با هویت اصیل ایرانی معرفی میکنند؛ نخبهای که به زبان‎‎های انگلیسی و فرانسه مسلط است.

آنچه مستند نمی‎گوید:

الف) در مستند با زیرکی و با تکنیک انحراف اذهان به هیچ وجه اشاره‎ای به ساواک نمی‎شود درحالی‎که به استناد خاطرات و ابزار‎های شکنجه باقی مانده و گزارش‎‎های داخلی و خارجی، «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» مخوف‎ترین سازمانی بوده که مردم ایران و حتی جهان در تاریخ خود تجربه کرده‎اند.

ب) جنایات ارتش شاه، دیگر حلقه مفقوده مستند «انقلاب ۵۷» است که زمان روی کار آمدن محمدرضاشاه پهلوی و برکناری مصدق تا پیروزی انقلاب، همواره بازوی خشن پهلوی دوم بود.

ج) فساد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دربار هم در این مستند حذف شده و گویی با وجود استناد‎های تاریخی بی‎شمار از دید سازندگان آن دور مانده است. فساد اخلاقی و اقتصادی اشرف پهلوی، فرح دیبا، محمدرضاشاه، خواهران، برادران و خاندان پهلوی و حتی بی‎کفایتی سیاسی شاه فراموش شده است، گویی جنگ ظفار مهمتر از جدایی بحرین از ایران بوده است!

د) همان‎طور که گفته شد «چرایی» انقلاب در این مستند حذف شده و مستندسازان ترجیح داده‎اند آن را با اتفاقات پس از انقلاب در هالهای از ابهام ببرند.

در مجموع، آنچه درباره مستند «انقلاب ۵۷» می‎توان به وضوح رؤیت کرد این است که سازندگان آن، خود را به خوبی با تعلقات مخاطبان ایرانی همراه کرده‎‎اند و برخلاف شاه تصویرشده در گفته‎ها، نوشته‎‎ها و تصاویر متاخر که وی را چهره‎ای ضد ‎دین و نزدیک به غرب ترسیم می‎کنند، این مستند آخرین شاه پهلوی را ضد غرب، ضد‎ استکبار و فناتیک نشان می‎دهد که به زیارت خانه خدا و مرقد امام رضا (علیه‎السلام) می‎رود.

پنجره